*کوروما

خداحافظ انتظارهای طولانی اتوبوس،
خداحافظ کمردرد در اثر کشیدن باروبندیل هر روزه،
خداحافظ باد و سرما و بارون بی رحم و آفتاب و گرمای دیوانه کننده،
خداحافظ آغوشی،
خداحافط دوچرخه سواری و پیاده روی،
خداحافظ...

سلام ماشین عزیزم،
سلام روزهای سریعتر به کار رسیدن،
سلام پمپ بنزین و تعمیرگاه و پنچری و تعویض روغنی،
سلام...

از امروز یه نفر که نه، یه نفر و نصفی به آدمهای دنیا که از موهبت ماشین استفاده میکنن اضافه شد و به اندازه همین یه نفر و نصفی مصرف انرژی بالاتر رفت و لایه اوزون رفت که سوراخ تر بشه و به مقدار گازهای گلخانه ای و گلوبال وارمینگ اضافه بشه.**

در حاشیه یکم: درستش این نیست که من ماشین خریدم درستش اینه که با شوشو یه ماشین دیگه خریدیم و قبلی رسید به من و سام.

در حاشیه دوم: خیلی ندید بدید بازی درآووردم؟ خب این اولین ماشین زندگیم ه که همه همش مال خودم ه و فقط من و سام سوارش میشیم.( .فعلن جوّ گرفته شدم اساسی از اینکه همه کارهام رو امروز انجام دادم و زود هم اومدم دانشگاه و میتونم برم خرید بدون بارکشی. یکم که بگذره حالم بهتر میشه)

در حاشیه سوم: من و شوشو از یه اتاق نه متری با حداقل درآمد و هیچی وسایل و دو تا دوچرخه شروع کردیم این ه که الان اینهمه ذوق میکنم.

در حاشیه چهارم( قول میدم آخریش باشه):جلوی چشم همه خواننده های اینجا که رقمش رو نمیگم چون پزدونی امروزم پر شده! دارم میگم اگه من با این شرایط، نشینم از سال جدید درست و حسابی درس بخونم باید اعتراف کنم که یه تخته ام کم ه و بلانسبت شماها همون حیوان زحمت کش م.

* ماشین
** این تیکه رو برای این نوشتم که در لفافه بگم ما هم دستمون تو کاره و مثلن باید به این چیزها اهمیت بدیم.

**********
بعد از نوشت: همه خوشحالیم یادم رفت و دلم گرفت از خوندن این نوشته و دیدن این عکسها.
لینک و عکسها و متن از محبوب عزیز

هیچ نظری موجود نیست: